دست نوشته های  k1
دست نوشته های  k1

دست نوشته های k1

#بررسی ومعرفی فیلم"ژورنال ۶۴ " (به دانمارکی: Journal 64) یا خلوص انتقام (به انگلیسی: purity of vengeance)



مقدمه: ژورنال ۶۴ (به دانمارکی: Journal 64) یا خلوص انتقام (به انگلیسی: purity of vengeance) نام فیلمی است در ژانر جنایی، معمایی و هیجانی به کارگردانی " کریستوفر بو" محصول ۲۰۱۸ دانمارک است. فیلم بر مبنای رمانی به همین نام از "یوسی آدلر-اولسن" ساخته شده‌است. در این فیلم " فارس فارس"، "نیکولای لی کاس"، "بریته نویمن" و "یوهانه لوئیسه اشمیت"  به ایفای نقش پرداخته‌اند.

چرا باید این فیلم را دید: بعضا دلیل خاصی برای دیدن یک فیلم وجود ندارد، حال انکه این فیلم در ژانر جنایی ارایه شده باشد. اما همانطور که هر کتابی را نباید از روی جلدش قضاوت کرد باید یک تشکر ویژه از برادر بزرگترم "اقای دکتر استقامت" داشته باشم که دیدن این فیلم را به من پیشنهاد کرد.

متاسفانه همانطور که گفتم در تبلیغات این فیلم با  یک ژانر جنایی برخورد خواهید داشت اما در اصل موضوع این فیلم یک اثر روانشناسانه و ایدئولوژیستی و فلسفی است. که ریشه در اثرات مخرب نژادپرستی آن هم از نوع مدرن و زیرپوستی آن دارد.

همانطور که حتما آوازه نژادپرستی کشورهای حوزه اسکاندیناوی به گوشتان رسیده است اما با دیدین این فیلم شاید باورتان نشود که این حقیقت تا چه اندازه ای شفاف، دریده و خطرناک است و چگونه این اندیشه های راسیستی در بنیادی ترین ارکان کشور حتی جامعه پزشکی وقضایی وپلیسی آن رخنه و رسوب کرده به نحوی که گذار از آن به نوعی امکان ناپذیر است و این اندیشه ها حاضرند برای اثبات و بقای خود چه هزینه های گزافی را به کشور،دولت ومردمی که در آن زندگی میکنند، تحمیل کنند.

روایت فیلم از ابعاد گوناگون این نژاد پرستی است که حتی بین همکاران پلیسی که سالهاست باهم کار میکنند نیز نمود میکند و کارل سعی میکند به هر نحوی همکار عرب تبار خود را طرد کند.هر چند برا اساس ماهیت داستان یا اشراف کارگردان بر این موضوع که خود کارل، نمونه ای از اندیشه های رفتاری ملیت گرای دانمارک را نمایش میدهد... باز براین تاکید دارد که خود فردیت این دسته از دانمارکی ها با این سلایق، دچار بحران های روحی و روانی بوده و بر سر چند راهی های احساسی و رفتاری با درون خود و اجتماعی که انها را احاطه کرده سر ناسازگاری دارند.چنانچه با وجود علاقه وافری به خانمی که هر بار او را از پشت پنجره کافه در حال مطالعه میبیند(نشان از نسل مترقی که با مطالعه فاصله ای با این نسل ایجاد کرده و همانطور که همیشه دیده میشود تنهاست زیرا نوع تفکرش او را از ایندست ادمها جدا کرده است) جرعت آشنایی با اورا ندارد.

اما برعکس کارل، که منطبق بر شرایط حاکم در کشور بیش از حد خشک و بی احساس و ماشینی و افسرده و گوشه گیر است و مطابق قانون عمل میکند وازلگدمال کردن احساسات دیگران هیچ ابایی ندارد و این را در پنج دقیقه ابتدایی فیلم، بدون کم و کاست به نمایش میگذارد و آنرا با جمله ای نژاد پرستانه ای که در قالب ابراز محبت پوشش داده به کمال میرساند و به اسد میگوید که:" دلم برای چشمانت تنگ میشود..."

اما "اسد" و  به نوعی جامعه مهاجر  بارها در فیلم سعی در منطبق کردن خود با شرایط موجودی است که در صحت ماهیت آن جای بسی شک و تردید است.

واما پس از دیدن یک ژانر جنایی که مثل سس خوشمزه ای کنار غذای اصلی برای شما سرو میشود میرسیم به سیلی نهایی فیلم که توسط دکتر وات مطرح میشود و آن نظریه "زمستان سرد" است. مطابق این نظریه تنها انسانهای شمالی که قابلیت تطابق با شرایط سخت زندگی به واسطه هوش سرشارشان را دارا هستند، مستحق ادامه زندگی و لایق تنازع بقا هستند. پس میبایستی برای پاک و منزه نگه داشتن این نسل ، آنرا از هر شخص فرومایه ای  دور نگه داشت که شخص فرومایه تعریف خاصی از آن منظر دارد و بهترین راهکار آن عقیم سازی است.

شنیدن و دیدن این اندیشه های بنیادگرانه از کشورهایی که ادعای تمدن و دموکراسی و پیشرفت و قانونمندی آنها گوش جهان سوم را کر کرده چنان بعید و ناهنجار است که شاید دانستن حقیقت موجود و رایج در این کشورها ما را بیشتر از سر بریدن داعش به اسم دین شوکه میکند و به فکر میبرد که کدام اندیشه وحشتناکتر و خطرناکترو پست تر است.

مسائلی که باید بیشتر مد نظر قرار میگرفت: متاسفانه تمامی صحبتهای انجام شده حول و حوش ماهیت فیلم مطرح شد و واقعیت اینست که اقای "بو" در مقام کارگردانی و بعد از ساخت 15 فیلم حتما به این موارد اعتنا میکرد.

فیلمنامه اقتباسی نه عموما بلکه ترجیحا باید درک مناسبتری از کتاب را ارایه دهد و نهایتا تصویر ذهنی خواننده را به لذت دیداری و شنیداری تبدیل کند. درحالیکه نوع تدوین فیلم به شکل کاملا نامنسبی شکل گرفته بود که ایرادهای اساسی به ان وارد است.

شاید خشم درونی کارگردان که ناشی از خود داستان است مانع تفکر جدی در روند ساخت فیلم نیز به چشم میخورد زیرا فیلم هارمونی خاصی ندارد و حتی دارای فراز و نشیب هم نیست.کاش برای شخصیت سازی بیشتر انرژی صرف میشد و یا حداقل روایت عامه پسند و تکمیلتری از قتل به خورد بیننده داده میشد. زیرا در حقیقت این قتل نقطه عطف فیلم و گذشته و حال بود در حالیکه فیلمنامه به سرعت از کنار ان رد میشود و  حداق خود من را سرخورده کرد.

کلام آخر: شاید این دست فیلمها مقالات و افرادی که در تضاد با این اهداف و تفکرات نژادپرستانه بنیادگرا فعالیت میکنند زنگ خطری برای بشریت مترقی را به صدا در بیاورد و خطرناکترین اسلحه بشریت که همانا ایدئولوژی است را حداقل در این مورد منفعل کند که در غیر این صورت و پخش این ویروس در جهان رهایی از ان بسیار دشوار و شاید غیر ممکن خواهد بود.تغییر ماهیت فکری کارل در پایان فیلم و رویکرد جدید آن به زندگی نویدی برای بهبود شرایطی است که اساس آن دارای اشکال است اما هر حرکت مثبت روبه جلو قابل تقدیراست.

 

 امیدوارم از دیدن این فیلم لذت ببرید.

                                                                                                                                              با تشکر

کیوان حق شناس

لینک دانلود فیلم:

https://digimovie.bid/journal-64/

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.