دست نوشته های  k1
دست نوشته های  k1

دست نوشته های k1

#معرفی و مروری بر فیلم "9روز" (انگلیسی: nine days)




مقدمه: نه روز (به انگلیسی: Nine Days) یک فیلم درام فراطبیعی آمریکایی محصول سال ۲۰۲۰ به نویسندگی و کارگردانی "ادسون اودا" است. این فیلم اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره فیلم ساندنس در 27 ژانویه 2020 انجام داد و توسط Sony Pictures Classics در ایالات متحده در 30 ژوئیه 2021 اکران شد. "وینستون دوک"، "زازی بیتز"، "بندیکت وانگ"، "تونی هیل"، "بیل اسکارسگارد"، "دیوید ریسدال" و "آریانا اورتیز" در این فیلم به ایفای نقش می پردازند.

 ادسون اودا نویسنده و کارگردان برزیلی- ژاپنی ساکن لس آنجلس است. او از دانشگاه سائوپائولو با مدرک لیسانس در رشته تبلیغات فارغ التحصیل شد و کارشناسی ارشد هنرهای زیبا را در رشته فیلم و تولید در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی به پایان رساند.

این اولین ساخته بلند اودا است. وقتی فیلم را دیدم ناخوداگاه یاد "علی دهکردی" و فیلم از "کرخه تا راین" افتادم و از صمیم قلب امیدوارم این فیلم برای "اودا" همانند "علی دهکردی" شروع یک پایان نباشد و بتوانیم در آینده  از او فیلمهای از این دست و پر محتوی و استوار ببینیم.

در ابتدا و قبل از اینکه عمیقتر وارد موضوع شویم باید در خصوص دیدن فیلم به بیینده یک تذکر جدی داده و پیشنهاد کنم در صورتی که اعتقادات دینی و مذهبی قوی دارید ،دیدن این فیلم را اصلا به شما توصیه نمیکنم.


***تذکربعدی در خصوص اسپویل شدن فیلم در صورت خواندن مطالب بعدی است***


شروع فیلم تا حدودی سردرگم ،گنگ و حتی ملال آور است و اگر کمی بی حوصله هستید تماشای این فیلم را شروع نکنید. اما با گذشت ده دقیقه ابتدایی فیلم، جادو ظاهر میشود و با کنار رفتن ابرهای شک و تردید، شما با رویکرد جدید، جالب و حتی چالش برانگیزی از رابطه خالق و مخلوق مواجه خواهید شد.

 چرا باید این فیلم را دید؟ این فانتزی خلق چنان قوی و با صلابت تعریف میشود که گویی اندیشه های قبل از ان سوء تفاهمی بیش نبوده وشما نه تنها به راحتی در قبول ان دچار تردید نخواهید شد، بلکه با شور و شوق بیشتر به ادامه کشف در بطن داستان مشتاق خواهید بود.

 اگر تعبیرش مجاز باشد خدایی که اودا در این فیلم آفریده (برخلاف خدایان تمام ادیان که خداوند را بخشنده و مهربان معرفی میکنند،) با چهره ای عبوس، عصبانی، تغیانگر و در ظاهر مصمم ولی در نهایت مردد معرفی میکند. مهمتر اینکه در زندگی ماورایی که او به تصویر میکشد، برخلاف زندگی زمینی که انسانها برای زنده ماندن تلاش میکنند انسانها به مثابه ارواحی هستند که برای انتخاب شدن برای زندگی کردن در حال مسابقه دادن با هم هستند.

این خدای دلواپس که دارای وسواس فکری نظم ترتیب هم هست تعداد معدودی از ارواحی که به صلاح دید اواجازه زندگی یافتند را از از طریق تعداد محدودی تلوزیون که از دریچه چشم انها در حال پخش هستند مدام نظارت میکند وبعضا نکاتی مهم از نحوه زندگی انها نت برداری کرده و بعضا  آنرا روی کاستهای VHS ضبط میکند و برای هر کدام فایلهای بزرگی درست کرده و انها را بایگانی میکند.

داستان با مرگ روح سوگولی او و شروع شک و تردیددر مورد مرگ او شروع میشود و شاید تا آن هنگام شما هم در این هزارتوی رفت وبرگش سردرگم باشید اما با گذشت زمان افراد دیگری هم به فیلم اضافه میشوند که درک بهتری از موضوع را ارایه میدهند. با مرگ ان دختر کار مصاحبه با ارواح جدی شروع میشود. ارواحی که شبیه افرادی برای بدست اوردن موقعیت شغلی برای مصاحبه با خدا می آیند تا در صورت قبولی اجازه زندگی به انها داده شود یا به کلی محو خواهند شد و در این راه فقط 9 روز فرصت دارند تا خود را ثابت کنند.

نام خدای داستان ما که انتخاب ان قطعا با عملکرد خدای گونه اش بی مسما نیست، will است. ویل با دیگر خدایانی که بعدا خواهیم دید تفاوت اصای دارد و ان اینکه او قبلا زندگی کرده و بعد به این درجه رسیده است. اما برخلاف باورهای قبلی مان "ویل" نه تنها در ان دنیا  تک و تنها نیست بلکه به شکل مزحکی فرد دیگری به نام "کیو" بر رفتار و کردارش نظاره گر است و بعضا به او تذکر میدهد. و بعد ها "کیو" یک خدای خانم را برای دیدار با "ویل" به همراه میآورد که باز با خشم ویل روبرو میشود. نکته جالب این سکانس ان است که این خدا های کوچک در برزخ و در ابعاد کوچک خدایی میکنند و اجازی ورود کسی را به حریم خودشان نمیدهند حتی اگر ان شخص ناظر بر اعمال انها باشد، در واقع حتی او هم باید از خدا تبعیت کند.

مورد بعدی قابل تامل مصاحبه ارواح با ویل است. برخلاف شکایت تمامی هنرمندان و افسانه ها و ادیان مبنی بر اینکه بشر به اجبار به زمین تبعید شده و همه روزه در حال زجر کشیدن و تقاص پس دادن بر اساس کناه کبیره ای که انجام دادند است(خوردن سیب یا گندم به معنی و استعاره از عدول از خواست پروردگار...) ما در این فیلم با ارواحی مواجه هستیم که نه تنها از فرستاده شدن به زمین جهت زندگی ناراحت نیستند بلکه برای رسیدن به ان رقابت میکنند و بعد از حذف از گردونه مسابقه، بعنوان تقضای قبل ازمحو شدن روح، چشیدن طعمی هر چند تصنعی و ساختگی از لحظه ای زندگی کردن را ارزو میکنند که در حد امکان خدای عبوس انرا براورد میکند. هرچند پیشنهادهای غیر ممکن یا غیر اخلاقی هم برای ارزوی قبل از تولد از دست رفته هم مطرح میشود.

انچه در طول فیلم و آزمایشهایی که طرح میشود و همه تلاشهای "اودا"  این موضوع را نشان میدهد که بشر روی زمین انچنان که مظلوم نمایی میکند دست و پا بسته نیست و حتی بر خلاف آن باورها، قوی ترین و خشن ترین و سر سخت ترین ارواح قادر به رد کردن آزمونها خواهند شد و همانها مجوز زندگی کردن را خواهند داشت. پس جایی برای گله و شکایت نیست. همه مدعی ها در لیگ برتر بازی میکنند و شکست معنی ندارد.

تصویری که او از برزخ به شما ارایه میدهد هم قابل تامل است. محو شدن ارواح در پایان روز اخراج از خانه، نحوه تفکر ارواح و ویل و کیو ،خواسته های قبل از محو شدن ارواح،برخورد ویل با ارواحی که خود او انها را طرد میکند،... همه و همه فیلم یک ازمون تفکر برای بیننده است .شما دچار چالش در بین تعیین خط قرمز برای خوب یا بد هستید اما همیشه دچار اشتباه خواهید شد.

در رقابت نهایی بین "اما" و "کین" قطعا ان چیزی که فکر نمیکنید اتفاق خواهد افتاد و حتی درخواست "اما" از "ویل" هم نقطه اوج فیلم است. ایا شما هم نمیخواستید خدای خود را در رمانتیک ترین شکل در حالیکه برایتان شعر عاشقانه میخواند میدید؟؟؟ ایا نمیخواستید خدای عبوس و قهار خود را در اوج ملاطفت و مهربانی ببینید و اورا در اغوش بکشید؟؟؟ بی شک یکی از بهترینهای سال را خواهید دید ومشتاق اثاری از این دست خواهید بود.

کلام آخر: زندگی انقدر ارزش داردکه برایش جنگید و همان قدر بی ارزش است اگر عاشق نباشید. دنیای ما بدون "اما" ها و بدون مهربانی با چاشنی تفکر و بدون زندگی کردن در لحظه معنی ندارد...

امیدوارم از دیدن این فیلم لذت ببرید

لینک دانلود فیلم:

 https://digimovie.bid/ninedays/

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.